محل تبلیغات شما

 

بنام خدا

طرح درس واحدکار پلس ایمنی و علائم راهنمایی

یکی از موارد امنیتی که باید از دوران پیش دبستانی کودک از آن آگاه باشد مسائل مربوط به راهنمایی رانندگی هست. در مهدکودک‌  و پیش دبستانی تحت واحد کار خیابان، واحد کار پلیس و واحد کار چراغ راهنمایی رانندگی به کودکان آموزش داده می‌شود.

 

اهداف کلی

آموزش قوانین راهنمایی و رانندگی به زبان ساده به خردسالان

آنچه پیاده ها باید بدانند

آشنایی با علائم راهنمایی و هشدار

آشنایی با پلیس

آشنایی با خیابان و فرهنگ استفاده از وسایل راهنمایی

اهداف جزیی :شناخت شغل پلیس به عنوان شغلی که از جان مردم حفاظت کرده و آنها را راهنمایی می کند،  شناخت نقش و اهمیت کار پلیس و ابزار مورد استفاده او برای راهنمایی کردن، آشنایی با مقررات راهنمایی و رانندگی و عبور از خط کشی عابر پیاده، توجه به چراغ راهنمایی و کمک گرفتن از پلیس در هنگام بروز خطر.

خیابان محل عبور و مرور ماشین و موتور سیکلت است

 پیاده رو محل عبور و مرور افراد پیاده است

رعایت و حفظ نظم وظیفه تک تک ماست

 آشنا نمودن کودکان با کسانی که در امر عبور مرور و حفظ آرامش بین مردم فعالیت می کنند ( چراغ راهنمایی ، خط کشی خیابان ، پل هوایی )

 آشنا نمودن کودکان به اهمیت شغل پلیس ( پلیس ویژه – پلیس راهنمایی و رانندگی– پلیس نیروی انتظامی و شماره پلیس 110 و احترام گذاشتن به پلیس )

نکات ایمنی

چراغ قرمز علامت توقف است برای عبور از خیابان از مکان های خط کشی شده می گذریم ، عبور از لابه لای اتومبیل ها خطرناک است، در هنگام عبور از خیابان اطراف خود را نگاه کنیم، همیشه باید از پیاده رو گذر کنیم ، در خیابان دست بزرگ تر ها را محکم بگیریم ،برای عبور از خیابان از پلیس کمک بگیریم، در هنگام گذر از خیابان ابتدا به سمت راست و سپس به سمت چپ نگاه کنیم، برای اینکه در خیابان ها گم نشویم آدرس و شماره تلفن خود را به همراه داشته باشیم.

نکات اجتماعی

آموزش نقش و اهمیت حضور پلیس در حفظ نظم و امنیت جوامع امروزی، اهمیت رعایت قانون برای زندگی بهتر و راحت تر، آموزش اهمیت همکاری کردن با پلیس برای اجرای بهتر قوانین

آموزش فرهنگ استفاده از وسایل نقلیه

نکات بهداشتی

 خیابان و پیاده رو را نباید کثیف کرد ، پوست میوه و سایر زباله ها را نباید در خیابان و کوچه بریزیم (وم استفاده از سطل های زباله مخصوص که در خیابان ها قرار دارد

فعالیت : بدلیل بالا بودن حس بینایی در آموزش جهت ایحاد انگیره و جلب توجه کودکان برای واحد کار ابتدا از تصویر و فیلم استفاده میکنیم

 

آپلود عکس

 

تصویر :

آپلود عکس

 

آپلود عکس

 

 

فیلم :لطفا روی لینک بزنید 

همیار پلیس

ارزشیابی آغازین :

برای اینکه اطلاعات اولیه کودکان را در رابطه با واحد کار بسنجیم کاربرگی را داده تا کودک مشاهدات خویش را ابتدا بیان و سپس رنگ آمیزی کند

 

 

فعالیت : گردش علمی رفتن به پارک ترافیک دعوت از پلیس به مهد کودک

فعالیت : آموزش شعر

شعر پلیس ( لطفا روی کلمه شبها که ما میخوابیم بزنید  )

شبها که ما میخوابیم

فعالیت: داستان

 

پلیس جنگل

 

اردکها هر وقت دلشون می خواست می پریدند توی آب برکه ،و آب رو کثیف و گل آلود می کردند و به حق بقیه ی حیوونا که می خواستن آب بخورن اهمیت نمی دادن.

زرافه ی مغرور که به خاطر قد بلندش می تونست برگهای بالای درختارو بخوره ،بارها و بارها خونه ی پرنده هایی که روی شاخه های درختا بودند رو خراب می کرد و فرار می کرد.

روباه پیر، با کلک زدن چندین بار سر حیوونای بیچاره کلاه گذاشته بود و غذاهاشونو خورده بود.

میمون بازیگوش هم هر وقت می رفت بالای درخت موز ،چند تا موز می خورد و پوستشونو توی راه پرت می کرد و با همین کارش باعث می شد بعضی از حیوونا در حال دویدن زمین بخورن .

خلاصه مدتی بود که جنگل سبز شلوغ شده بود و بی انضباطی همه جا رو پر کرده بود.تقریبا همه ی حیوونای جنگل از این وضعیت خسته شده بودند. اینجوری جنگل دیگه جای زندگی نبود .

حیوونا فهمیده بودن که باید برای بازگشتن آسایش و آرامش به جنگل یه تصمیمی بگیرن .اونا با هم تصمیم گرفتن برای جنگل یه کلانتری بسازن .اما کلانتری بدون پلیسه نمی شه.حالا چه کسی باید پلیس جنگل بشه ؟

چاره ی کار قرعه کشی بود .ده تا از حیوونا داوطلب شدن تا پلیس جنگل باشن .قرعه کشی شروع شد و بعد از دوساعت نتایج اون اعلام شد .

۱- مار خالخالی

۲- یوزپلنگ تیزپا

۳- کلاغ راستگو

اشکال این قرعه کشی این بود که به جای یه نفر، سه نفر انتخاب شده بودند چون هر سه نفرشون به اندازه ی مساوی رأی آورده بودند.از طرفی، هر سه نفرشون برای پلیس بودن مناسب بودن.

اما حیونا اصرار داشتن بین این سه نفر یکی رو انتخاب کنن.می خواستن دوباره برای قرعه کشی آماده بشن که یه دفعه صدای جیغ خرگوشه حواس همه رو پرت کرد.آخه یه حیوون بدجنس که نقاب به صورتش زده بود تا کسی اونو نشناسه ،کیف پول خرگوشه رو برداشت و پا به فرار گذاشت .خرگوشه داد می زد :آی ، .کمکم کنید، همه ی پولامو برد، بدبخت شدم.

یوزپلنگ با شنیدن صدای خرگوشه، انداخت دنبال ه تا بالاخره کنار برکه اونو دستگیر کرد .مار خالخالی خیلی سریع رسید و مثل یه طناب محکم اون حیوون بدجنس رو به درخت بست و جلوی فرار کردنشو گرفت. کلاغه خبر دستگیر شدن رو به حیونای جنگل رسوند و همه ی حیوونارو برد کنار برکه .

نقاب رو که از چهره ی اون برداشتند دیدن کسی نیست جز سنجاب قهوه ای، که دوست صمیمی خرگوشه است .

قضیه این بود که سنجاب قهوه ای و خرگوشه نقشه کشیده بودن تا به حیونای جنگل نشون بدن که این سه نفر می تونن با همدیگه یک کارگاه پلیسی تشکیل بدن و هر سه نفرشون پلیسای جنگل باشن.

همه، از این فکر خوب،خوششون اومد و کلانتری جنگل رو به سه پلیس تازه کار تحویل دادند.

کاردستی : در پست بعدی 

فعالیت مفاهیم ریاضی:

آپلود عکس

آپلود عکس

 

 

فعالیت : نقاشی با موضوعات علائم راهنمایی ، چه ماشیینهایی در خیابان تردد میکنند ، داخل ماشین چگونه باید بود ، مسئول امنیت و آرامش خیابان ، اگر پلیس بودی چکار میکردی ، و

 

فعالیت : بازی

  1. زوم و قیژ

هدف : افزایش قدرت شنوایی ، افزایش عکس العمل ، همکاری گروهی

فضای بازی : سرباز

وسیله بازی : ندارد

 

 

شرح بازی : گروه های کوچک کودکان را انتخاب کنید و یک نفر اوستا

گروه اول میآید وزمانیکه اوستا دستور زوم را داد  مانند ماشین در محیط حرکت میکنند . زمانیکه اوستا دستور قیژ را داد کودکان میاستند و در همین حالت میمانند تا زمانیکه اوستا دستور زوم را بدهد اگر کودکی موقع دستور قیژ راه برود یا زمان زوم باستد جای گروها عوض میشود برای ایجاد نشاط بیشتر دستور زوم و قیژ بسرعت داده شود این بازی تا زمانیکه کلیه بچه ها در بازی شرکت کنند ادامه پیدا میکند

 

دشوار کردن فعالیت : می توانید از کودکان بخواهید در جهت ها و مسیرهای مختلف و به سرعت حرکت خود را تغییر دهند

 

چگونه بهتر بازی کنیم ؟ برای اینه هنگام توقف کودکان به زمین نیفتند ، از آنان بخواهید که با پاهای باز بایستند .

همیشه آماده ی توقف کردن باشند

 

توصیه هایی برای راهنمایی : اگر کودکان در پاسخ به علامت ها برای توقف کردن مشکل دارند ، بهتر است زمان زوم ا بیشتر کنید و به تدریج زمان آنرا کاهش دهید

کودکانیکه مراقب دوستانشان هستند و بدون افتادن توقف میکنند را تشویق کنید

  1. شیطون فرشته

هدف : آموزش اسم حیوانات، میوه ها ،رنگها و . ، افزایش سرعت عمل

فضای بازی : سربسته، سرباز

وسیله بازی : ندارد

 

 

شرح بازی : کودکان ردیف میشینند یک نفر بعنوان فرشته انتخاب میشود و یک نفر بعنوان شیطونک ، شیطونک بیرن میستد یا جایی که صدای کودکان را نشنود

فرشته آهسته در گوش بچه اسم موضوع انتخابی ( اسم فقط حیوانات ، میوها ، گلها ، ماشینها ، سنگهای قیمتی وعلائم راهنمایی . ) میگوید سپس شیطونک میآید و در میزند فرشته میپرسد کیه کیه در میزنه ؟

شیطونک : منم شیطونک

فرشته : کی رو میخوای ؟

شیطونک : بچه ها

فرشته : بچه ها خونه نیستند

دراین قسمت کودکان با پاهایشان به زمین میکوبند

شیطونک : پس چرا صدای پایشان می آید

فرشته : خوب بیا تو

شیطونک وارد میشود و نام یکی از موضوع انتخابی را میبرد ، اگر نام میوه ها انتخاب شده میگوید مثلا سیب اگر سیب میان کودکان بود میاید در غیر اینصورت نام میوه دیگری را میبرد فرشته و شیطونک در یک مسیر دور و روبروی هم قرار میگیرند کودک انتخاب شده آرام روی دست شیطونک میزند و به طرف فرشته فرار میکند اگر شیطونک او را بگیرد بچه شیطونک آنموقع کودکان که نشسته اند شیطونک را تشویق میکنند اما اگر به بغل فرشته که ثابت یک جا ایستاده برود بچه فرشته میشود و کودکان فرشته را تشویق می کنند  این بازی تا نام بردن آخرین کودک ادامه پیدا میکند. در صورت تمایل کودکان برای سری بعد موضوع عوض میشود

آسان کردن بازی : اگر شیطونک نتواند نام کودک را ببرد فرشته او را راهنمایی میکند مثلا اگر اسم انتخای هندوانه باشد میگوید میوه آبدار فصل تابستان داخلش قرمزه

 

چگونه بهتر بازی کنیم ؟ جای فرشته مشخص است موقع بازی نباید جلوتر بیاید برای ابتدای بازی که کودکان هنوز با بازی آشنا نیستند بهتر است از کودکانی که قدرت واژگان بیشتری دارند برای شیطونک و فرشته استفاده کنید

 

  1. سه کارت به رنگ قرمز و سبز و زرد درست کرده و از بچه ها بخواهید که خود را در یک خودرو تصور کرده و با نشان دادن علایم راهنمایی عکس العمل نشان دهند

 

  1. بازی : به این صورت که بچه ای گم شود وپلیس او را پیدا می کند ضمناً بچه ها باید اسم پدر ،

  اسم مادر ، نام فامیل خودشان ، آدرس منزل و شماره تلفن منزل و اسم کودکستان خود را کاملاً

  یاد بگیرند .

 

 

 

 

 

فعالیت قصه ناتمام : فرزندم داستان را کامل کن

همه خواب بودند که سر و کله زرافه گردن دراز توی شهر پیدا شد. زرافه گردنش را این طرف برد و آن طرف برد و همه خیابان های شهر را یکی یکی نگاه کرد. از این خیابان به آن خیابان . از آن خیابان به این خیابان. یک دفعه وسط یک خیابان چشمش افتاد به چراغ راهنمایی

 

قصه 2 : : داستان ناتمام یک روز وقتی برای قدم زدن به بوستان نزدیک خانه رفتیم ، در آنجا تاب بازی کردیم و سر سره بازی کردیم . یک دفعه بچه ای را دیدیم که دارد گریه می کند . پرسیدیم چه شده ، گفت : ماد ر و پدرم را گم کردم همه دور او جمع شدند . یکی از مادرها پلیس را صدا زد . پلیس از او شماره  موبایل پدر و مادرش را پرسید ، ولی بلد نبود . بعد آدرس و شماره تلفن خانه شان را پرسید ، گفت :.

 

 

فعالیت : ارزشیابی پایانی

آپلود عکس

 

کودک سالم از دیدگاه مازلو (قسمت سوم )

کودک سالم از دیدگاه مازلو (قسمت دوم )

کودک سالم از دیدگاه مازلو ( قسمت اول )

، ,پلیس ,خیابان ,کودکان ,بازی ,راهنمایی ,عبور از ,در خیابان ,راهنمایی و ,واحد کار ,بچه ها ,زمانیکه اوستا دستور ,بازی ندارد   شرح

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

خلاصه درس های علوم نهم